کافي است دراز بکشم ...

 چشمهايم را ببندم ...

 و نفس نکشم ...! 

 آغوش گرم تو مهر باطلی است بر همه سردی های روزگار

نمیدانم تو را به اندازه ی نفسم دوست دارم

یا نفسم را به اندازه ی تو

نمیدانم چون تو را دوست دارم نفس میکشم

یا نفس میکشم که تو را دوست بدارم

نمیدانم زندگیم تکرار دوست داشتن توست

یا تکرار دوست داشتن تو زندگیَم

تنها میدانم ، بسیار میخواهم تو را . . . بسیار . . . 

دیکتاتور تویی و آغوشت !

که هر بار مرا تسلیم می کنيد . . . !

مرد نیستم اما حرفم یکیست

عزیزم دوس دارم اگه یه روز منو دوس نداشتی به خودم خیلی راحت بگی

حتی اگه حس کردی کمتر از گذشته دوسم داری بگو بهم

خواهش میکنم حسین

 بگذار بگویند خسیسم

من ''دوستت دارم'' هایم را جز برای مهربانی خودت خرج نمیکنم

 دوستت دارم عزیزم

عشقم

وجودم

عمرم

زندگیم

قلبم

روحم

جسمم

فکرم

نفسم

بهترینم

جیگرم

نمیدونم دیگه چه کلمه ای وجود داره که من بهت نگفتم

اگه بهت گفتم دیگه نگو عزیزم دوستت دارم چون میخواستم یکمم برای من بمونه 

آخه چرا همش تو

خب

♥منم دوستت دارم♥

من نام کسی نخوانده ام الا تو

با هیچ کسی نمانده ام الا تو

عید آمدو من خانه تکانی کردم

از دل همه را تکانده ام الا تو 

چشامو وقتی تو بهشون نگاه میکنی دوست دارم

اسممو وقتی دوست دارم که تو صداش میکنی

قلبمو وقتی دوست دارم که تو دوسش داشته باشی

زندگیم رو وقتی دوست دارم که تو توش هستی . . .

بنابراین یک کلام ، من تو رو دوست دارم عشقم